حالِ خوشِ این روزهای من دو حالت داره. یا بحران رو گذروندم و تا آخرِ کنکور به اون مرحله‌ی خستگی شدید بهاری که درس خوندنم نمیاد، نمیرسم. یا بحران اون بالا بالاها نشسته که بهش برسم. که فکر نکنم برسم چون اردیبهشتِ امسال، تنها دوره‌ای از تاریخ ۲۰ ساله‌ی زندگیِ منه که از درس خوندن لذت میبرم، دارم نتیجه میبینم و مشتاق به ادامه‌م. و به جرئت میگم، جز دو-سه ماهِ منتهی به کنکور هیچ آینده و خیالی، حتی یک تابستون پرتقالی رنگِ پر از سفر و خرید و مهمونی، قلقلکم نمیده. فعلا فقط دلم میخواد آزمونِ آخر هفته‌م هم مثل جمعه‌ای که گذشت پر از پیشرفت‌های شگفت‌انگیز باشه. امروز هم رفتم یه میز و صندلی گذاشتم توی حیاط که بعد از ظهرها برم همونجا بخونم تا غروب.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها